Web Analytics Made Easy - Statcounter

راه نجات و سعادت، دینداری در مسیری است که خداوند آن را در آموزه‌های اسلام برای ما ترسیم کرده است، همان مسیری که خداوند ما را به آن دعوت کرده که همان دینداری در پرتو ولایت و امامت اهل‌بیت(ع) است. ۱۵ آبان ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۵ فرهنگی دین ، قرآن و اندیشه نظرات - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مسأله مهدویت و آخرالزمان از مهم‌ترین اعتقادات مسلمانان به ویژه شیعیان محسوب می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این مقطع زمانی که عمدتاً به دوره‌های پایانی عصر غیبت اطلاق می‌شود، دارای فراز و نشیب‌های فراوانی است که آیات و روایات به ترسیم این فضا پرداخته‌اند. 

از آنجایی که جامعه بشری به ناچار باید وارد فضای آخرالزمان شود و خود را مهیای ظهور منجی بشریت کند، داشتن تبیین‌های رفتاری متناسب با دوران آخرالزمان ضروری جلوه می‌نماید؛ از این جهت هر یک از اهل‌بیت وحی تبیین‌های رفتاری متعددی به شیعیان خویش ارائه کرده‌اند.

به این مناسبت، خبرگزاری تسنیم در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام مهدی یوسفیان، مدیر پژوهشکده مهدویت به اهمیت آخرالزمان و ضرورت‌های معرفتی و رفتاری این مقطع زمانی پرداخت.

مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

* از آموزه‌های دینی و اندیشه‌ای ادیان آسمانی به ویژه دین مبین اسلام، موضوع آخرالزمان است؛ علت اهمیت این دوره از تاریخ بشریت چیست؟

آخرالزمان در لسان روایات به چند دوره زمانی اطلاق می‌شود؛ یکی از این دوره‌ها، دوره غیبت است که طی آن، امام مهدی (عج) از نظرها غایبند. در روایات، از مردمی که در این عصر ثبات ایمان و ثبات قدم در مسیر امامت و ولایت ائمه علیهم‌السلام هستند، به نیکی و بزرگی یاد شده است؛ وجود مقدس نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین(ع) فرمود «یا على آنها که بیش از همه در امور دینى یقین دارند، مردمى در آخرالزمان هستند که پیغمبر را ندیده‌‏اند و حجت خدا هم از نظر آنها پنهان شده است، با این حال به وسیله سیاهى که در سفیدى است ایمان مى‏‌آورند؛ یَا عَلِیُّ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ یَقِینا قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ یَلْحَقُوا النَّبِیَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ فِی بَیَاضٍ.»

یعنی در دوره‌ای که حجت‌های الهی یک به یک از میان مردم رفته‌اند و تنها یک حجت الهی بر روی زمین باقی مانده است، عده‌ای هستند که به سیاهه‌ای بر روی سفیدی ایمان می‌آورند؛ برخی تعبیر کردند این گروه از مردم کسانی‌اند که مسیرشان را بر اساس مطالعه و دقت در آیات و روایات معصومین علیهم‌السلام پیدا کرده‌اند و بر آن پابرجا مانده‌اند. در واقع این عده کسانی‌اند که بدون آنکه پیامبر و حجت خدا را مشاهده کنند، ایمان محکمی دارند. یا می‌توان گفت علتش این است که عقل و اندیشه آنها چنان رشد یافته و به بلوغ رسیده که بدون نیاز به مشاهده حجت خدا و بر اساس شواهد و نشانه‌های متقنی که در حوادث روزگار به آن دست یافته‌اند، به حجت خدا ایمان آوردند.

* عموماً سالهای پایانی غیبت را بیشتر جزو فضای آخرالزمان می‌دانند که طی آن، عالم و آدم با حوادث سختی مواجه می‌شود. در این باره توضیح می‌دهید.

 از مجموعه روایات استفاده می‌شود در این دوره زمانی، حوادث تلخ و هولناکی جامعه بشری را در بر می‌گیرد. از لحاظ اقتصادی، امنیتی و فرهنگی جامعه بشری مورد التهاب قرار می‌گیرد. تمام تلاش شیطان و ایادی او در این راستا قرار می‌گیرد که مردم را به سوی تباهی سوق دهند. در متون مقدسِ سایر ادیان، فضای قبل از ظهور سخت و دشوار ترسیم شده است.

در روایات به این نکته اشاره شده که زمان پایانی غیبت، هجمه‌های شیطان در اوج خود قرار می‌گیرد. فردی را در نظر بگیرید که در تلاطم شدیدی قرار گرفته است و هر لحظه ممکن است به دریا بیفتد و در انتظار کمک و دستاویزی است تا به وسیله آن بتواند خود را به سمت بالا بکشد تا از هلاکت نجات یابد.

تبیین مهدویت و آخرالزمان دغدغه مهم پیامبر(ص) بود

از مهم‌ترین راهکارهای عبور از سختی‌ها به ویژه فتنه‌های سخت آخرالزمان، در وهله اول اعتماد و توکل بر خداست که آیات متعددی در این باره وجود دارد. همچنین راه نجات و سعادت، دینداری در مسیری است که خداوند آن را در آموزه‌های اسلام برای ما ترسیم کرده است، همان مسیری که خداوند ما را به آن دعوت کرده است که همان دینداری در پرتو ولایت و امامت اهل‌بیت(ع) است.در روز عید غدیر این نوع دینداری برای همگان اعلام رسمی شد آنجا که فرمود: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ‏ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً؛ امروز [با نصبِ على بن ابى‏‌طالب‏ به ولایت و امامت و حکومت و فرمانروایى بر امت] دینتان را براى شما کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و نیز اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم‏». از این جهت تکمیل دین، با جریان ولایت تامّه الهی بر پهنه عالم صورت گرفت.

راه نجات و سعادت، دینداری در مسیری است که خداوند آن را در آموزه‌های اسلام برای ما ترسیم کرده است، همان مسیری که خداوند ما را به آن دعوت کرده که همان دینداری در پرتو ولایت و امامت اهل‌بیت(ع) است.

 


بنابراین اسلام و دینی مورد پذیرش و مقبول درگاه الهی است که در متن آن، امامت و ولایت الهی باشد؛ چنین دینی مایه سعادت است. بنابراین عامل سعادت، دینی است که در متن آن حجت خدا دیده شده است. از این جهت معرفت به امام و جایگاه ولایت ایشان برای همگان ضروری است. در چنین فضایی دعای مشهور معرفت جایگاه دارد:

 «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی‏ نَفْسَکَ‏ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ
 اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ‏
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی‏

یعنی خدایا معرفت به حجت خود را به من عطا کن که اگر معرفت نیابم، از دینم گمراه می‌شوم و در وادی گمراهی قرار می‌گیرم. یا به تعبیری، اگر انسان در فضای دین، معرفتش نسبت به حجت خدا افزایش نیابد و ارتباط خود را با حجت الهی مستحکم نکند، دچار تباهی شده و از دایره دین جدا می‌شود.  

بنابراین برای اینکه انسان بتواند از فتنه‌های عصر غیبت و تاریکی‌های قبل از ظهور، نجات یابد، تنها مسیر، مسیر عبادت و نیز معرفت و ایمان واقعی به خداوند متعال و اهل‌بیت وحی است.

دینی که در متن آن ولایت ائمه باشد مسیر نجات است

* آیا در روایات ما به صورت مستقیم به راهکارهایی عبور از فتنه‌های سخت آخرالزمان اشاره شده است؟

روایات متعددی در این باره وجود دارد. در راستای مطالبی که درباره ضرورت پایداری در مسیر امامت و ولایت اهل‌بیت علیهم‌السلام عرض کردم، روایتی از امام حسن عسگری نقل می‌کنم. همان طور که اشاره شد، از راهکارهای مهمِ عبور از فتنه عصر غیبت، توجه به دین و باور به آن است؛ دینی که در متنش ولایت و همراهی امام معصوم است؛ امام حسن عسگری فرمود «به خدا سوگند (فرزندم) غیبتى می‌کند که کسى از مهلکه (بى‏دینى و گمراهى) نجات نمى‏‌یابد جز آنان که خداوند آنها را در عقیده بامامتش ثابت قدم داشته‏ و به آنها توفیق دعا برای تعجیل در فرجش داده باشد؛ وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ غَیْبَةً لَا یَنْجُو فِیهَا مِنَ‏ التَّهْلُکَةِ إِلَّا مَنْ یُثْبِتُهُ اللَّهُ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِه‏»؛ یعنی فرد باید خود را در فضای ولایت و امامتِ ولیّ خدا قرار دهد و از او تبعیت کند.

بنابراین اگر تنها راه نجات، ایمان به دینی است که در متن آن دین، تبعیت از ولایت ولیّ خداست،‌ لازمه‌اش این است که امام و حجت خدا در هر زمانی باشد تا انسانها بتوانند خود را با او همراه و او را اطاعت کنند. این یک سنت الهی است که زمین هیچ گاه از حجت الهی خالی نباشد؛ لذا امام حسن عسگری در دیگر روایت فرمود «از زمانی که خداوند آدم را خلق کرد تا روز قیامت، زمین از حجت خدا خالی نیست؛ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یُخْلِ الْأَرْضَ مُنْذُ خَلَقَ آدَمَ وَ لَا تَخْلُو إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ»

سپس حضرت به ثمرات حضور امام در بین مخلوقات اشاره کرده و فرمود «خداوند به وسیله او بلاها را از اهل دنیا دفع و به وسیله ایشان باران نازل می‌کند و به واسطه وی برکات زمین را خارج می‌کند؛ بِهِ یَدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ بِهِ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِهِ یُخْرِجُ بَرَکَاتِ الْأَرْضِ».

انسان‌ها تحت ولایت نور به اوج ایمان می‌رسند

نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم، مأموریت مهمی است که امام و ولیّ معصوم آن را به اذن‌الله بر عهده گرفته است. بر اساس آیه257 سوره بقره دو نوع ولایت داریم: ولایت نور و ولایت نار و یا ولایت حق و ولایت باطل. خداوند در این آیه می‌فرماید «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ‏ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ؛ خدا ولیّ کسانی است که ایمان آورده‌‏اند؛ آنان را از تاریکى‌‏ها به سوى نورِ [ ایمان ، اخلاق حسنه و تقوا ] بیرون مى‏‌برد و کسانى که کافر شدند، ولیّ آنان طغیان‌گرانند که آنان را از نور به سوى تاریکى‏‌ها بیرون مى‌‏برند؛ آنان اهل آتشند و قطعاً در آنجا جاودانه‌‏اند»

کار ولیّ حق این است که دست مردم را بگیرد و آنها را از تاریکی‌ها و تباهی‌ها خارج کند و به سوی نور سوق دهد. کار اولیای طاغوت برعکس است؛ آنها سعی می‌کنند مردم را از نور فطرت، عقل و نور ایمان به سوی ظلمت‌ها سوق دهند.

کار ولیّ‌الله این است که مردم را مدیریت کند تا به سوی نور حرکت کنند و کار ولیّ نار و اولیای باطل این است که مردم را به سوی تباهی سوق می‌دهند. امام حسن عسگری در آن روایتی که اشاره شد، تأکید دارند تنها راه نجات، ثابت‌قدمی در مسیر امامت است. اگر غیر از این باشد، انسان وارد ولایت طاغوت می‌شود و نتیجه‌ای جز تباهی در بر نخواهد داشت.

انتهای‌پیام/

R1392/P/S4,37/CT2 واژه های کاربردی مرتبط سبک زندگی ایرانی اسلامی امام زمان (عج)

منبع: تسنیم

کلیدواژه: سبک زندگی ایرانی اسلامی امام زمان عج سبک زندگی ایرانی اسلامی امام زمان عج

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۰۲۵۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چگونه می‌توان راه و روش امام صادق (ع) را الگو قرار داد؟

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی، کارشناس مذهبی و مدیر موسسه منبر آسمانی با اشاره به روایتی درمورد معیار اصلی مقام هر فردی نزد خداوند اظهار کرد: یکی از اصحاب صادق آل محمد علیهم‌السلام می‌گوید به امام صادق (ع) عرض کردم: آقاجان فلانی چه عبادت، دین و فضلی دارد! کنایه از این‌که خیلی مقامش والاست، اما امام علیه‌السلام سوالی درباره آن شخص از من پرسیدند که تمام معیار‌های مرا در شناخت افراد تغییر داد. امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «فَقَالَ کَیْفَ عَقْلُهُ» «عقل او چگونه است؟»
 عرض کردم: نمی‌دانم بعد امام علیه‌السلام فرمودند: 
«فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَى قَدْرِ الْعَقْلِ» «ثواب و پاداش را به اندازه عقل و با معیار خرد می‌دهند نه به مقدار حال و شور.»

داستان مرد عابد بنی اسرائیلی

بعد، امام جعفر صادق (ع) برای من داستانی از عابدی بنی اسرائیلی نقل کردند: همانا مردی از بنی‌اسرائیل خداوند را در جزیره‌ای دریایی که سرسبز و خرم بود عبادت می‌کرد. آن جزیره درختان بسیار و آبی فراوان داشت. فرشته‌ای از آن مکان می‌گذشت که آن عابد را دید. فرشته به خداوند عرض کرد: آیا ثواب این بنده را به من می‌نمایانی؟ خداوند آن را به وی نشان داد، فرشته آن را اندک و ناچیز پنداشت و از این ناهمخوانی ثواب کم و عبادت فراوان آن عابد تعجب کرد به همین خاطر خداوند به فرشته وحی کردند: با او همراه شو. فرشته به صورت انسانی در آن جا فرود آمد. مرد به او گفت: کیستی؟ فرشته گفت: من مردی عابد هستم که، چون آوازه مرتبه و عبادت تو در این مکان به من رسید به نزد تو آمدم تا خداوند را به همراه تو پرستش و عبادت نمایم. فرشته در آن روز با او بود. فردای آن روز فرشته به آن مرد گفت: منزلگاه تو چه سرسبز و خرم است! فقط برای عبادت شایسته است! مرد عابد به او گفت:، اما این‌جا عیبی دارد! فرشته گفت: چه عیبی؟ گفت: برای خداوند ما چارپایی نیست، اگر بر‌ای او الاغی بود او را در این مکان می‌چرانیدیم همانا سبزه‌ها در حال از بین رفتن هستند. فرشته که متعجب شده بود گفت: برای پروردگار تو الاغی نیست؟ (کنایه از اینکه این حرف یعنی چه، مگر خدا جسم است که اعضا و جوارح داشته باشد) گفت: اگر برای خداوند الاغی بود مثل چنین سبزه‌هایی از بین نمی‌رفت. خداوند به آن فرشته وحی فرستاد: «فَأَوْحَى الله إِلَى الْمَلَکِ إِنَّمَا أُثِیبُهُ عَلَى قَدْرِ عَقْلِهِ» «همانا من به میزان عقل او به او پاداش داده‌ام.»

شرح روایت شریف

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی گفت: این روایت می‌فرماید: ممکن است کسی دو رکعت نماز مختصر بخواند و ثواب عبادت جن و انس به او داده شود و ممکن است کسی تا صبح شیون و ناله کند و اشک بریزد، اما نماز پر لابه او را به چیزی نخرند. این سخن به شنونده سنگین آمد، برای همین امام جعفر صادق علیه‌السلام برای او داستانی نقل کردند تا ذهن وی مطلب گفته شده را بپذیرد. 

این کارشناس مذهبی تصریح کرد: امام صادق علیه‌السلام کوتاهی فکر برخی از مردم را با نقل این روایت توضیح می‌دهند و می‌فرمایند: زیبایی و شور عبادت او به‌گونه‌ای بوده است که حتی نظر فرشته‌ای را به خود جلب می‌کند و از شکوه آن سر تعظیم و درخواست در پیشگاه الهی فرود می‌آورد. شور در آن عابد خوب بوده است ولی شعوری در او نبوده است.

مشکل امروز جامعه مسلمانان

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی ادامه داد: متأسفانه، مشکل جامعه اسلامی نیز همین است. در جامعه اسلامی معیار و محک ارزش اعمال و کردار دیگران عقل و معرفت آنان قرار نمی‌گیرد و شور و حال را معیار و محک مرتبه معنوی افراد و گزینش آنان قرار می‌دهند. سینه و نوحه و فریاد و گاه نعره و کشیدن قمه و قداره فراوان است، اما شعور و معرفت اندک است. متأسفانه منبرها، مسجدها، حسینه‌ها، فقط از حال می‌گویند و سفارش می‌کنند که در مکه و طواف چنان کن و نماز و ذکر فراوانی به زائران می‌دهند و وقت فکر و اندیشه برای آنان نمی‌گذارند. وقتی شور فراوان و عقل اندک باشد، یک میلیارد مسلمان نمی‌توانند در تأمین هزینه خود توانا باشند. البته، عقل به معنای چیزی که آدمی را به قرب الهی نزدیک کند منظور ماست. عقلی که با آن به ستایش خداوند ایستاده می‌شود و سلامت دنیا و سعادت آخرت را به همراه دارد.

دو پایه اساسی عقل

این کارشناس مذهبی گفت: عقل دارای دو پایه اساسی است: 
• یکی آن که باعث شود خداوند را عبادت کند و قرب الهی را موجب شود. 

• دیگر آن که به سعادت و نعیم برسد و البته سعادت اخروی بدون تأمین دنیا ممکن نمی‌شود.

حال، یک سوال اساسی از همه مسلمین این است. 

مسلمانی که در تأمین هزینه زندگی خود درمانده است چگونه می‌تواند سلامت دنیا را داشته باشد و کسی که در دنیا سلامت ندارد چگونه به سعادت آخرت دست می‌یابد؟

 ملت ما با انقلاب عظیم و معنوی خود که به عشق امام حسین علیه‌السلام بوده است با معضل اقتصادی و ناتوانی در تأمین نان شب خود روبه‌روست.

کسی که توان تأمین نان دنیای خود را ندارد و نمی‌تواند دنیای خود را آباد کند، آخرت خود را نیز نمی‌تواند آباد کند! 

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی اظهار کرد: یک میلیارد مسلمان اسیر دست غربیان هستند. آنان توان بالایی در مقابله با مسلمانان ندارند، بلکه این مسلمانان هستند که سست و ضعیف هستند. کسی که عقل ندارد نه تنها در برابر دشمن از او کاری نمی‌آید، بلکه وی در برابر دوستان نیز نمی‌داند چه می‌کند. انسان باید سعادت دنیا داشته باشد تا به آخرت دست یابد. بعد از انقلاب اسلامی، در مواردی گداپروری در جامعه باب شد و دولت‌ها به‌جای شغل، به مردم پول دهند. مردم نباید نان خود را با ذلت به دست آوردند. کار را نیز باید خود دنبال کرد و البته برای این کار باید کاردان بود.

عقل خودمان و اطرافیانمان را بسنجیم

این کارشناس مذهبی یادآور شد: آدم باید خود و اطرافیانش را آزمایش کند تا ببیند جزء کدام گروه قرار می‌گیرند. آیا خدایی ناکرده از جاهلان هستند یا از عاقلان؟

 امام صادق علیه‌السلام با این روایت به همه ما فهماندند که اگر کسی را در حال خوش عبادی دیدیم او را به عرش نبریم، بلکه ببینیم عقل و معرفت او چه اندازه است؟ درک او نسبت به دنیا و آخرت چگونه است؟ 

چقدر خوب است در مساجد، روایات باب عقل و جهل کتاب بحار و یا اصول کافی حتی شده از رو خوانده شود و اصلا هر شب بعد از هر نمازی یک سوال اعتقادی مطرح شود و از مردم خواسته شود تا جواب این سوال را پیدا کنند و خودشان روی این سوال فکر کنند تا راه امام صادق (ع) ادامه پیدا کند.

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری قرآن و عترت

دیگر خبرها

  • حجازی: باید برای هفته آخر راهکاری اندیشیده شود
  • یادداشت| امام صادق(ع) و نگاه ویژه به شهر مقدس قم
  • استان گلستان در سوگ شهادت امام صادق (ع) + فیلم
  • آیین سوگواری شهادت ششمین ستاره تابناک آسمان امامت و ولایت امام جعفر صادق (ع) در خراسان رضوی
  • فتنه با لباس مشکی تا انحراف در دین/تقیه سازو کار امام صادق بود
  • چگونه می‌توان راه و روش امام صادق (ع) را الگو قرار داد؟
  • ضرورت برخورد جدی با شرب خبر در جامعه
  • آمریکا بزرگترین طاغوت جهان است
  • کشور در حوزه اقتصاد نیاز به وعده صادق دارد
  • دلیل اهتمام امام صادق(ع) به فعالیت‌های علمی و شاگردپروری